«دین من اسلام است، به خداوند ایمان دارم و پیش از هر بازى به زبان فارسى خدایم را ستایش مىکنم، این آئین من است»
اگر هنوز برایتان سئوال است که چگونه یک ملىپوش آلمانى دست به چنین کارى مىزند این چند جمله بهترین پاسخ است.
این روزها عدم همراهى تیمملى آلمان در مصاف با رژیماشغالگر قدس اشکان دژاگه را به چهره روز جهان غرب بدل کرده اما این دلاور ایرانىالاصل در برابر همه ناملایمات یک تنه ایستاده و از حق خود کوتاه نمىآید. در این خصوص او روز گذشته گفتگوى مفصلى را با پایگاه اینترنتى ستاره انجام داده که از قضا در بخشى از آن به مطلبى از خبرورزشى با عنوان «دلاور ایرانى یکتنه در برابر اسرائیل و حامیانش» نیز اشاره شده است. به اختصار بخشى از این گفتگو را در زیر مىخوانید:
آقاى دژاگه، تا یک هفته پیش تنها کارشناسان فوتبال شما را مىشناختند اما امروز همه آلمان شما را مىشناسند، آیا شما از این همه حرف و حدیثى که به راه افتاده شگفتزده شدید؟
بله، البته هرگز احتمال چنین جنجالى را نمىدادم، چنین اتهامهایى من را بسیار ناراحت مىکند، من دشمن هیچ انسانى در روى زمین نیستم، در واقع مىخواهم بگویم اشکان دژاگه نژادپرست نیست.
پس چه دلیلى براى خوددارى از سفر به تل آویو داشتید؟
بسیار ساده است من علاوه بر یک گذرنامه آلمانى یک پاسپورت ایرانى هم دارم. ایران تاکنون اسرائیل را به رسمیت نشناخته و شهروندان ایرانى نیز هیچگاه به این کشور سفر نمىکنند، پس من نیزبه عنوان یک ایرانى از این قاعده مستثنى نیستم. به همین دلیل من دیتر آیلتس (سرمربى تیم 21 سالههاى آلمان) را در جریان قرار دادم.
واکنش او چه بود؟
آیلتس تصمیم مرا درک کرد، او چند روز بعد به من تلفن زد و گفت به موقعیت من احترام مىگذارد و مرا براى بازى برابر اسرائیل فرا نخواهد خواند.
روزنامهاى ورزشى در ایران (منظور خبرورزشى است) اقدام شما را شجاعانه و قهرمانانه خوانده نظرتان در این خصوص چیست؟
من نمىتوانم فارسى بخوانم و بنویسم، تنها به این زبان صحبت مىکنم این خبر را هم از طریق روزنامههاى آلمانى خواندم.
شما در تهران به دنیا آمدهاید و در برلین بزرگ شدهاید آیا براساس آموزههاى قرآن زندگى مىکنید؟
دین من اسلام است، به خداوند ایمان دارم. پیش از هر بازى به زبان فارسى خدایم را ستایش مىکنم، این آیین من است.
تئوسوانسیگر (رئیس فدراسیون فوتبال آلمان) با شما دیدار خواهد کرد، به نظر مىآید این گفتگو نوعى بازپرسى باشد، آیا شما رفتار فدراسیون فوتبال آلمان در پى عدم حضور در تلآویو را منطقى مىدانید؟
به آقاى سوانسیگر هم همان چیزى را خواهم گفت که به شما گفتم. هر کس که با من حرف مىزند در مىیابد که در من چه مىگذرد و به چه فکر مىکنم.
خانواده شما به این توفان خشمى که به پا شده چگونه واکنش نشان داد؟
آنها هم همانند من شگفتزده بودند. آنها تلفن را از پریز کشیدند و منتظر ماندند تا آبها از آسیاب بیفتد. برادرم هم از این که برخى روزنامهها نوشته بودند او در تهران زندگى مىکند و براى باشگاه پیکان بازى مىکند، بهت زده شده بود، او در برلین و در کنار پدر و مادرم زندگى مىکند.
... و حرفى اگر مانده؟
چندى پیش در یک برنامه براى روزنامه باشگاه ولفسبورگ نوشتم که آرزو دارم صلح در تمام دنیا حکمفرما شود. همین وبس.
به نقل ازخبرورزشی
جادارد ازباب من لم یشکرالمخلوق لم یشکرالخالق ازتمام عزیزانی که درطول ماه مبارک رمضان قدمی درراه ترویج واشاعه فرهنگ غنی اسلامی درشهرستان گچساران پرداختند تشکرکرده وازانها سپاسگذارباشیم بالاخص روحانیت معظم حجج اسلام متقی کاشانی. بلادی وتمام روحانیون مستقر ونیزاعزامی ازقم.
وتشکرویژه ای نیز ازحاج کرم خلیلی داریم که بادعوت از روحانیون برجسته به نمایندگی ازشرکت نفت تلاش ویژه ای درراه ترویج احکام داشتند.
انشاالله اجر همگی بااقاامام زمان(عج)
باخبرشدیم در کنفرانس علمی که قراراست روز بیست وپنجم ماه جاری در گچساران وبه همت ودعوت دانشجویان این شهردرمورد راهکارهای علمی واصولی مقابله بااعتیاد برگزارشود حاج زارع پور که دارای شخصیت والای علمی واز نیروهای کارامداصلاح طلب است به سخنرانی خواهد پرداخت
درراهپیمایی روز قدس درشهرستان گچساران اقای حبیبی فرماندار این شهرستان سخنران برنامه بود که میشودگفت برای اولین بار دربین چنین جمعیتی حاضروبه سخنرانی می پرداخت.
ایشان سخنان خود را باایه معروفی از قران اغاز کرد که در این قسمت ازسخنان خود باقرائت اشتباه ایه وتکرار اشتباه به صورت مکرر حاضرین رابه شگفتی واداشت.
وقتی بین دو شخصیت بزرگ، اختلاف و بحثی در میگیرد، به طور طبیعی، برخی از هواداران طرفین، شمشیرهای خود را برهنه کرده، در برابر هم صفآرایی میکنند و به گونهای هماورد میطلبند و رجز میخوانند و کینهتوزانه علیه هم میتازند که طرفین اصلی ماجرا هرگز بدان راضی نیستند، اما چه میتوان کرد، وقتی اختیار حفظ دوستداران از کف میرود و مریدان از مراد جلوتر میافتند و آتش بیار معرکه میشوند و اختلافات عالی و با قاعده را با بداخلاقیهای خود تا سطح تخریب یکدیگر تنزل میدهند!
ماجرای اختلافنظر بین آیتالله هاشمی رفسنجانی و آیتالله مصباح یزدی نیز رویکردی از این سنخ است. اینان به عنوان دو شخصیت بزرگ و ارزشمند نظام اسلامی در مباحثی دارای اختلافنظر هستند که این اختلاف آنان محترم، طبیعی، معمول و حتی موجب بالندگی و شکوفایی است، همان گونه که اعاظم علمای شیعه در تاریخ، همواره دیدگاههای گوناگونی داشتهاند و با ارایه برداشتهای متفاوت از موضاعات واحد، بر دامنه و ژرفای اندیشه اسلامی افزودهاند.
امام خمینی(ره) در نامه مبسوطی که به منشور برادری شهرت یافته است، در شرح این جدالها و اختلافات طلبگی میفرماید: «کتابهای فقهای بزرگوار اسلام پر است از اختلافنظرها و سلیقهها و برداشتها در زمینههای مختلف نظامی، فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و عبادی، تا آنجا که در مسائلی که ادعای اجماع شده است، قول و یا اقوال مخالف وجود دارد و حتی در مسائل اجماعی هم ممکن است قول خلاف پیدا شود، از اختلاف اخباریها و اصولیها بگذریم. از آنجا که در گذشته این اختلافات در محیط درس و بحث و مدرسه محصور بود و فقط در کتابهای علمی آن هم عربی ضبط میگردید، قهراً تودههای مردم از آن بیخبر بودند و اگر با خبر هم میشدند، تعقیب این مسائل برایشان جاذبهای نداشت.
حال آیا میتوان تصور نمود که چون فقها با یکدیگر اختلافنظر داشتهاند ـ نعوذبالله ـ خلاف حق و خلاف دین خدا عمل کرده اند؟ هرگز ... لذا در حکومت اسلامی باید باب اجتهاد باز باشد و طبیعت انقلاب و نظام همواره اقتضا میکند که نظرات اجتهادی، فقهی در زمینههای مختلف، ولو مخالف با یکدیگر آزادانه عرضه شود و کسی توان و حق جلوگیری از آن را ندارد... اختلاف اگر زیر بنایی و اصولی شد، موجب سستی نظام میشود و این مسئله روشن است که بین افراد و جناحهای موجود وابسته به انقلاب اگر اختلاف هم باشد، صرفاً سیاسی است، ولو این که شکل عقیدتی به آن داده شود، چرا که همه در اصول با هم مشترکند.» (1)
بنابراین، اختلافنظر امری بدیهی و مایه رشد و شکوفایی است، البته اگر برخی مریدان تندرو و کاسههای داغتر از آش، مرزهای آن را نگاه دارند و به طرد و تکفیر هم نپردازند. در این باره با نقل دو خاطره، به نمونهای از پیش گرفتنهای طرفداران تندرو آقایان هاشمی و مصباح میپردازیم.
حجتالاسلام و المسلمین ناطق نوری در بخشی از خاطرات خود میگوید: «در زندان مناظرهای بین شهید محمد منتظری و بازرگان صورت گرفت. یک طرف مناظره، مهندس بازرگان و یک طرف آقای منتظری که کتاب راه طی شده بازرگان را نقد میکرد و مرحوم محمد اشکالات اساسی وارد میکرد. بنده هم در کنار محمد آقا بودم. احمد علی بابایی که ناظر این مناظره بود، خیلی عصبانی شد و به شهید محمد منتظری گفت: بچه چه میگویی؟ حضرت آیتالله طالقانی این جا نشسته و اشکال نمیکند، تو اشکال میکنی؟ محمد هم آدمی رک بود، یک دفعه برگشت و گفت: برو بابا دنبال کارت. مگر به هر کسی میشود گفت آیتالله؟ یک مرتبه فضا به هم ریخت و جلسه تعطیل شد.» (2)
خانم طاهره باقرزاده، عضو تائب سازمان منافقین نیز در خاطرات خود مینویسد: «وقتی که در سال 58، هنگامی که آقای خامنهای مسئول سپاه پاسداران بودند، در حالی که همه مریدان ایشان، لقب حجتالاسلام را به ایشان اطلاق میکردند، ما که در واقع همیشه کاسه داغتر از آش بودیم، ایشان را در اعلامیههای مکرمان «آیتالله» خطاب میکردیم، اما پس از انقلاب نوین، تغییر موضعهایمان و پس از ده سال از این موضعگیری که منطقاً رشد علمی و سیاسی و معنوی ایشان کمال پذیرفته و فرصت کافی برای تقویت و وقتی که ایشان به رهبری جامعه بر اساس آرای اعضای خبرگان منصوب میشوند، ما موذیانه میپرسیم که چطور شد که یک شبه حجتالاسلام به آیتالله ارتقاء یافت؟» (3)
با کمک گرفتن از این خاطرات، به برخوردهای تأسفانگیز برخی پیروان آقایان هاشمی و مصباح در همین زمینه اشاره میکنیم. هفتهنامه پرتو سخن، ارگان مؤسسه امام خمینی (ره) تحت ریاست آیتالله مصباح یزدی در یکی از شمارگان خود مینویسد: «روزنامه جمهوری اسلامی که سالهاست به تربیون آقای هاشمی تبدیل شده و اولین روزنامهای است که پیشوند (آیتالله) به ایشان داده و میدهد.» (4)
و این در حالی است که خود این هفتهنامه پیش از تیره شدن روابطش با آقای هاشمی، از ایشان با عنوان «آیتالله » نام میبرده است.
همچنینن سایت انتخاب که دلبخواه خط حمایت از آیتالله هاشمی رفسنجانی را دنبال میکند، چندی است که در نوشتجات خود، آیتالله مصباح یزدی را با عنوان «حجتالاسلام و المسلمین» خطاب میکند، در صورتی که پیشتر، از ایشان با عنوان «آیتالله» نام میبرد.
حال این که اگر هواداران دو طرف مرجعیتی برای نظریات مقام معظم رهبری و مراجع عظام قایل باشند، خواهند دید که ایشان اجتهاد هر دو شخصیت را تأیید کردهاند، ولی با این حال، گاه اختیار از کف میدهند و حتی توثیقات رهبری و مراجع را نیز نادیده گرفته و به انکار جایگاه علمی طرفین میپردازند و بدین ترتیب بر بیثباتی شخصیت سیاسی خود صحه میگذارند. البته وقتی آتش اختلاف روشن میشود، به طور طبیعی منافقین در صدد شعله ور کردن آن برمیآیند و از افراد سادهلوح و غیر متعادل برای پیشبرد امیال خود سود میجویند که طرفداران پاکباخته باید هشیار باشند و هیزم بیار آتش شبهات منافقین نشوند.
داستان اختلافنظر بین آقایان هاشمی و مصباح، میتواند به شکوفایی و بسط اندیشههای اسلامی در موارد اختلافی منجر شود و به طرح و تدوین مباحث نو ظهوری بینجامد. اگر هواداران افراطی طرفین از مرادشان پیشی نگیرند و به نفی و انکار همدیگر نپرداخته و یکدیگر را متهم به خیانت، جنایت و آمریکایی بودن نکنند، بدون تردید، مریدان آقایان هاشمی و مصباح به تبع مرادشان، جزو مدافعان جدی نظام اسلامی هستند. از این رو، آنان که متشرعترند، باید التزام بیشتری به تقوی سیاسی از خود نشان داده و فضای شاداب جامعه را با عملکرد خود تلخ و ناگوار نکنند.
----------------------------
پینوشت:
1ـ صحیفه امام (ره)، ج 21، ص 176- 178.
2ـ خاطرات حجتالاسلام و المسلمین ناطق نوری، ج 1، ص 81.
3ـ قدرت و دیگر هیچ (بیست سال با سازمان مجاهدین خلق)، انتشارات اطلاعات، ص 161، 162.
4ـ هفتهنامه پرتو سخن، 16دی 1383، ص 3.
به نقل ازبازتاب
آیتالله مهدوی کنی و حجتالاسلام ناطق نوری، دو چهره ماندگار و تأثیرگذار در جریان انقلاب هستند که جدایی از این دو استوانه اصولگرایی، موجب تفرقه و تشتت در این جبهه خواهد شد.
به گزارش خبرنگار «بازتاب»، این چهرهها سرمایه منحصربهفرد جریان اصولگرایی به شمار میروند که تضعیف یا فاصله گرفتن از آنان، موقعیت تاریخی جریان اصولگرایی را به شدت در برابر اصلاحطلبان تضعیف میکند؛ چراکه این دو چهره روحانی، از معدود کسانی هستند که در دهه نخست انقلاب، کاملا مورد اطمینان امام خمینی(ره) بودند.
آیتالله مهدوی کنی که در مقطع بحرانی انفجار دفتر نخستوزیری و در شرایطی که نظام با دو ضربه بزرگ انفجار حزب جمهوری اسلامی و شهادت شهید بهشتی و انفجار دفتر نخستوزیری و شهادت شهید رجایی و شهید باهنر روبهرو شده بود، تنها فردی بود که مورد اعتماد و پذیرش امام و نیروهای انقلاب قرار گرفت و نخستوزیری کشور در شرایط بحران به وی سپرده و حتی پیشنهاد ریاستجمهوری آیتالله خامنهای نیز از سوی ایشان مطرح شد.آیتالله مهدوی کنی که پس از عبور انقلاب از بحرانهای سخت، همه مقامات و مسئولیتهای اجرایی را ترک کرد، در بیست سال گذشته از مهمترین استوانههای جریان اصولگرا به شمار آمده و حتی در شرایطی که برخی چهرههای مشهور جناح راست به دلیل شدت کارشکنی در عملکرد دولت مهندس موسوی از سوی امام(ره) سرزنش شدند، روابط نزدیک آیتالله مهدوی کنی با امام خمینی(ره) همچنان ادامه یافت.
حجتالاسلام ناطق نوری نیز که با سابقه مبارزاتی درخشان پیش از سال 1342، پس از انقلاب نیز همواره متعهد به نظام، امام خمینی(ره) و رهبر انقلاب بوده، همواره در مسئولیتهای اجرایی خود همچون وزارت کشور و هشت سال ریاست مجلس شورای اسلامی، حتی به اعتراف جناح رقیب، بهترین عملکرد را داشته است.در اوضاع کنونی نیز فاصله گرفتن اصولگرایان از این دو استوانه منحصر به فرد در مقابل محور شدن برخی نیروهای سیاسی کار، مهمترین آسیبی است که میتواند اصولگرایان را در رقابت سرنوشتساز مجلس هشتم، تهدید کند.
به نقل ازبازتاب
بنا به اطلاعات واصله باتوجه به علاقمندی حاج کرم خلیلی برای حضورروحانیون سرشناس درشرکت نفت گچساران ورایزنی های حاج اقا خدری نماینده ولی فقیه دردانشگاه گچساران مقرر شد که حجت الاسلام وحیدپورازچهره های مشهور تلویزیونی که درشبکه سه وبرنامه زلال احکام به فعالیت می پردازد برای نیمه اول ماه مبارک رمضان به گچساران امده وترویج مسائل دینی نماید .
همچنین باتوافقات به عمل امده دکترنادری ازروحانیون موسسه ایت الله مصباح درقم که عضو هیات علمی اینموسسه نیز می باشد نیمه دوم ماه مبارک در گچساران مشغول به فعالیت خواهد بود.
«جورج بوش»، رئیسجمهور آمریکا، در سخنرانی خود برای کارشناسان مالی اجلاس کشورهای آسیا ـ اقیانوس آرام که با حضور سران 21 کشور برگزار میشود، گفت: «من از نخستوزیر استرالیا برای میزبانی شایسته اجلاس اُپک تشکر میکنم!]. او که متوجه شد اجلاس حاضر را با جلسه کشورهای صادرکننده نفت اشتباه گرفته، سعی کرد جمله خود را تصحیح کند، اما اوضاع بدتر شد! بوش ادامه داد: «البته منظور من اَپک بود نه اُپک، دلیل اشتباه من به خاطر دعوتی بود که نخستوزیر استرالیا از من برای شرکت در اجلاس آینده کشورهای عضو اُپک کرده بود!! (در حالی که نه استرالیا و نه آمریکا هیچکدام عضو اُپک نیستند!).
اشتباهات بوش در این سخنرانی به اینجا ختم نشد. وی سپس خطاب به نخستوزیر استرالیا گفت: «من لازم میدانم در اینجا از حضور سربازان اتریشی در عراق تشکر کنم! (اتریشی به انگلیسی به صورت Austrian مشابه Australian تلفظ میشود).
این در حالی است که بعدا مشخص شد در متن سخنرانی وی، عبارت «سربازان استرالیایی» صحیح نوشته شده بود.
جورج بوش که از این اشتباهات دستپاچه شده بود، پس از پایان سخنرانی، اشتباها به سمت مسیری حرکت کرد که وی را به سطح شیبدار منتهی میکرد، بلافاصله نخستوزیر استرالیا و دیگران به سمت وی رفتند و مسیرش را به سوی طبقه پایین سالن عوض کردند!
به گزارش سایت اینترنتی ایرانتو به نقل از رسانههای کانادایی، این مراسم در عین حال شروع نامبارکی نیز داشت. سخنرانی بوش با ده دقیقه تأخیر آغاز شد و این در حالی بود که بسیاری از صندلیهای جلو سالن خالی مانده بود. کارکنان اجلاس در مقابل دوربینهای متعدد، مجبور شدند مردم را از بالکنها به سرعت به پایین انتقال دهند تا صندلیهای جلو را پر کنند! طی این جابهجایی که همزمان با سخنرانی بوش انجام میشد، از مردم مرتب تقاضای سکوت میشد. اما تنها پس از پایان سخنرانی او از این وضعیت عذرخواهی شد.
از سوی دیگر در حالی که ماموران امنیتی اجلاس از ورود شماری از خبرنگاران و فیلمبرداران همراه بوش به سالن ممانعت کرده بودند، فیلمبرداران استرالیایی در اقدامی فانتزی، وسط سخنرانی بوش، مرتبا جهت دوربین را به سمت بیرون از سالن و منظره قایقهای کنار اسکله زیبای سیدنی هدایت میکردند!
قائم مقام دبیر کل جبهه مشارکت ایران اسلامی در همایش اصلاح طلبان کرمان با انتقاد شدید از دولت نهم و مجلس شورای اسلامی گفت: اکنون که کشور در آستانه سقوط قرار گرفته ما باید به دنبال ارتباط با مردم باشیم.
به گزارش "الف"، عبدالله رمضان زاده در همایش اصلاح طلبان کرمان که با عنوان نسیم اتحاد و در محل خانه شهر کرمان برگزار شده بود در ابتدای سخنان خود با طرح این سوال خطاب به اصلاح طلبان که "با این وضع فرمانداری ها، استانداری ها و وزارت کشور اصلا چرا می خواهید در انتخابات شرکت کنید؟"، به ارائه تحلیل خود از شرایط فعلی کشور پرداخت.
سخنگوی دولت اصلاحات به مجلس هفتم اشاره کرد و با بیان اینکه این مجلس برای نظام دردناک است گفت: مجلس هفتم دستاوردی نداشته و وضعیت کشور در ابعاد مختلف که در دوران اصلاحات دارای یک روند روبه رشد شده بود درست از نقطه آغاز مجلس هفتم رو به افول گذاشت.
وی با بیان اینکه آدم های کم صلاحیت و بی صلاحیت را برای مجلس هفتم "دستچین" کرده اند گفت: نتیجه مجلس هفتم دولت نهم است.
عضو شاخص طیف پیش روی اصلاح طلبان در ادامه صحبت های خود افزود: اقتدارگرایان همیشه نمی توانند پیروز باشند و اگر اراده ملت شکل بگیرد می توان به آنها غلبه کرد.
وی به طرح انتقاداتی از دولت نهم پرداخت و گفت: آنها مدام به برگزاری اجلاس وزرای کشورهای غیرمتعهد در تهران اشاره می کنند ولی اصلا نمی گویند که چند وزیر در این اجلاس شرکت کرده اند.
رمضان زاده ادامه داد: نماینده ولی فقیه در روزنامه کیهان مرتکب یک خبط شد و در ادامه آن وزیر خارجه کشور ما برای معذرت خواهی به بحرین رفت اما امیر بحرین وزیر خارجه ما را نپذیرفت آنوقت مطرح می کنند که ما عزت کشور را حفظ کرده ایم.
عضو ارشد جبهه مشارکت تصریح کرد: آنها که می گویند تیم مذاکره کننده هسته ای در دولت سابق ترسو بود، در مورد آخرین موافقت نامه ایران و آژانس هم باید بگویند که مفاد آن چیست؟
وی افزود: آنها در این موافقتنامه گفته اند: هر سوالی که آژانس از ما بپرسد پاسخ می دهیم.
رمضان زاده در ادامه صحبت های خود به تصویب دو قطعنامه علیه ایران، وضعیت معیشت مردم در دولت نهم و وضعیت نامطلوب امنیت در چند استان گفت: وضعیت گرانی در کشور تا پایان امسال وحشتناک تر می شود.
وی گفت: اکنون که کشور در آستانه سقوط قرار گرفته ما باید به دنبال ارتباط با مردم باشیم.
رمضان زاده در بخش دیگری از صحبت های خود با اشاره به وضعیت گرانی در کشور گفت: آنها می گفتند ژاپن اسلامی درست می کنیم اما تا دو سال دیگر کره شمالی در کشور ایجاد می شود.
وی تصریح کرد: ما در انتخاباتی شرکت می کنیم که عادلانه و آزاد باشد اما تا به نتیجه ای غیر از این نرسیده ایم حضور خود را ادامه خواهیم داد.
وی گفت: باید کشور را از دست اقتدار گرایان خارج کنیم.
اضافه می شود، قائم مقام دبیر کل جبهه مشارکت در حالی کشور را در آستانه سقوط توصیف می کند که چندی پیش اوضاع کشور را مشابه شرایط سال 1354 ارزیابی کرده بود.
به نقل ازالف
رئیس جمهوری آمریکا در گاف جدید خود از نخست وزیر استرالیا برای میزبانی نشست "اوپک" تشکر کرد.
به گزارش فارس به نقل از روزنامه دیلی تلگراف چاپ لندن، "جورج بوش" در جمع رهبران کشورهای ثروتمند شرکتکننده در نشست سیدنی به جای واژه "اپک" تلفظ نادرست "اوپک" را به کار برد.
در حالی که معنای این دو کلمه بسیار متفاوت است زیرا اپک به اتحادیه همکاری اقتصادی آسیا و اقیانوسیه باز میگردد و اوپک به سازمان کشورهای صادرکننده نفت مربوط است.
بوش از "جان هاوارد" برای میزبانی دوستانه نشست اوپک تشکر کرد و سپس گفت: «منظور من نشست اپک بود.»
به نقل ازالف