از وقتی که خوب
وبد را شناختم و متوجه منظور سخنان مردم می شدم ،یک نام بود که از آن به نیکی یاد
می شد و در کنار بزرگانی چون شهید بهشتی،شهید مطهری،شهید رجایی، شهید باهنر،حضرت
امام خمینی(ره)، مقام معظم رهبری و دیگران ،خاطرات خوش و افتخارآمیزی را برای مردم
رقم زده بود.
مردی که در دوران دفاع مقدس،8سال نخست وزیر دوران سخت جنگ بودو توانسته با تلاش و
کوشش های خود ،در کنار رئیس جمهور آن دوران ،به خوبی جنگ را و کشور را اداره
کنند.فردی که پس از دوران نخست وزیری ،به گفته خودش از قدرت کنار کشید تا جوانان
زمام امور را به دست بگیرند.
همیشه آرزو می کردم که کاش روزی بیاید که این شخص(میر حسین موسوی)که ندیده او را
دوست داشتم بیاید و سمت حساسی را در کشور به دست گیرد.وقتی که اسفند 87شنیدم که
میر حسین کاندید شده است با خود عهد کردم که برای او بسیار تبلیغ کنم تا بتوانم
شاهد تحقق یکی از بزرگترین آرزوهایم در سن 29 سالگی باشم.
وقتی که سخنرانی های مهندس را شنیدم و سخنانش مبنی بر قانون مداری را فهمیدم بر
تصمیم خود مصمم تر شدم و هرروز این سید را بیشتر دوست می داشتم.
گذشت تا اینکه انتخابات برگزار شد و پیروزی رقیب اعلام شد.همان شب شمارش آرا مهندس
موسوی در یک کنفرانس خبری اعلام کرد که پیروز انتخابات است و بعدا گفتند که تقلب
شده است.
ما از موسوی که دم از قانون مداری میزد توقع داشتیم که در صورت داشتن مدرک ،به
مراجع ذیصلاح شکایت کند و حق خود را بگیرد اما ایشان به جای این کار دست به تحریک
احساسات مردم زده و آنها را روانه خیابان ها کرد. همان موقع خیلی ها به مهندس می
گفتند که این کار مصلحت نیست و باعث سوءاستفاده آشوب طلبان از این تجمعاتی که مردم
با احساسات پاکشان انجام می دهند خواهد شد،اما مهندس زیر بار نرفت. فهمیدم که
قانون مداری فقط شعاری انتخاباتی بوده و تاریخ مصرفش فقط تا قبل از انتخابات بوده،
این جا بود که نسبت به علاقه خود به مهندس دچار تردید شدم وبازنگری کردم اما به
خود می گفتم انسان جایز الخطاست.
تا اینکه شنیدم در اثر این تجمعات غیر قانونی چندین نفر کشته شده اند و اراذل
واوباش با سوءاستفاده از این تجمعات ضربات سنگسن جانی و مالی به مردم وارد کرده
اند،پیش خود گفتم که مهندس دیگر اجازه نخواهد داد از او و تجمعات طرفدارانش سوء
استفاده شود و فرمان به عدم تجمع خواهد داد اما زهی خیال باطل.
اینجا بود که دیگر با مراجعه به قلبم فهمیدم دیگر محبتی نسبت به آقای موسوی ندارم
چرا که با تصمیمات اشتباه خود با عث ضربه زدن به نظام و انقلاب ، وریختن خون
هموطنان بی گناهمان شد واگر آن تجمعات نبود ،درگیری هم به وجود نمی آمد تا خون کسی
ریخته شود. البته نیک می دانم که خود مهندس با این خون ریزی و غارت ها مخالف است اما با تصمیم نا بجای خود
با عث شد تا دشمنان مردم ونظام سوء استفاده کرده و دشمان شاد شویم.البته ماهی را
هر وقت که از آب بگیری تازه است و جلوی ضرر را هر وقت که بگیری منفعت است.